بنگاه های کوچک و متوسط بر اساس تعداد کارکنان، میزان سرمایه و میزان مالکیت بخش خصوصی در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی دارند. در کشور ایران وقتی کارگاه ها با کارکنان کمتر از 10 نفر به بخش کارگاههای با کمتر از50 نفر را بنگاه کوچک تعریف میکنند.
در ایران بیش از 400 هزار کارگاه زیر 6 نفر وجود دارد که بیش از 300هزار واحد آنها در شهرها واقع هستندکه متاسفانه طول عمر بیش از 50درصد این واحد ها کمتر از 5سال است.بررسی ها نشان میدهد مسائلی که منجر به کوتاه شدن طول عمر فعالیت آنها و ورشکستگی و از میان رفتن سرمایههای انسانی و مالی کشور شده است، در دو بخش درونی( مانند محدودیت های منابع اعم از انسانی و مادی) و بیرونی( مانند فاصله عمیق میان صنایع بزرگ و کوچک که موجب حذف بنگاههای کوچک و متوسط از دایره فعالیت میشود) قابل تقسیم است.
نقش این بنگاهها نه فقط به جهت تعدد و تنوع فعالیت آنها، بلکه به دلیل مشارکت اینگونه بنگاهها در کلیه وجوه اقتصادی نظیر مشارکت در توسعه منطقه ای، اشتغال زایی، نوآوری، توسعه صادرات و ایفای نقش مکمل صنایع بزرگ حائز اهمیت میباشد.
نیروی متخصص برای بنگاه اقتصادی بزرگ در بنگاههای کوچک و متوسط، آموزش دیده و تربیت میشوند.
ایجاد و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط یکی از اولویت های اساسی در برنامه های توسعه اقتصادی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است و در موارد زیر اهمیت پیدا می کنند:
- ایجاد اشتغال و نوآوری
- انعطاف پذیری و خلاقیت بیشتر
- تطبیق با تغییرات پرشتاب محیطی(عوامل اقتصادی و سیاسی)
- آموزش نیروی کار ماهر
- توزیع عادلانه ثروت در جامعه
- تامین نیروی انسانی متخصص برای بنگاه های بزرگ.
این بنگاهها به طور میانگین بیش از نیمی از نیروی انسانی شاغل در اقتصاد را به کار گمارده اند. علاوه بر این،۴۶٪ تولید ناخالص ملی و۵۵٪ محصولات نوآورانه و جدید نیز توسط بنگاه های کوچک و متوسط تولید می شود. کشور ما بنگاههای کوچک و متوسط بیش از ۸۰ درصد از جامعه تجاری را تشکیل می دهند.
تا چند دهه پیش ایجاد و فعالیت بنگاه های بزرگ به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد و تصور می شد هرچه این بنگاهها بزرگتر باشد اقتصاد پویا تر و قدرتمند تر می شود. اگرچه این تفکر طی چند دهه رونق گرفت و بنگاه های غول پیکر هم پدیدار شدند ، ولی عواملی مانند فشار های جمعیتی ، رشد نوآوری ها ، تصمیم گیری و نظایر آنها ، اهمیت استفاده از تجارب بنگاه های کوچک را روشن ساخت.
در ایران معادن و صنایع معدنی متوسط و کوچک مقیاس از توجه کمتری برخوردار بوده و حمایت موثر از این معادن انجام نمی شود و عموماً این معادن در رقابت با معادن بزرگ از بین میروند.
با توسعه معادن متوسط و کوچک میتوان به اشتغالزایی پایدار و توزیع عادلانه ثروت در مناطق محروم و دور افتاده کمک کرد
عمده معادن فعال ایران به لحاظ تعداد جزو معادن کوچک و متوسط قرار می گیرند در حالی که میزان تولید این معادن در مقایسه با معادن بزرگ مقیاس قابل توجه نمی باشد. با این وجود حدود نیمی از ظرفیت اشتغال بخش معدن در معادن کوچک و متوسط مشغول به کار هستند ،که اهمیت توجه به معادن کوچک را دهد.
با توجه به فقر اکتشاف در معادن ایران ، چه بسا با حمایت از معادن کوچک و متوسط و حمایت از آنان برای تکمیل اکتشافات ، در کوتاه مدت شاهد اکتشاف معادن بزرگ و شکوفایی اقتصاد کشور در این حوزه باشیم.
رشد و توسعه معادن کوچک و متوسط را می توان به سه دسته عوامل درون سازمانی(مانند ساختار سنتی ، کمبود منابع ، بازار هدف محدود و..) ، برون سازمانی(مانند آسیب پذیری شدید در برابر تورم و رکود ، فقدان زیرساختهای مورد نیاز ، عدم توان رقابتی با معادن بزرگ و دولتی و…) وخلاهای قانونی(مانند قوانین سختگیرانه محیط زیست ، منابع طبیعی ، مالیاتی و تامین اجتماعی و گاهاً تناقضات بین قوانین ، اجرای ماده ۲۴ و ۲۵ قانون معادن ، مشکلات واردات ماشین آلات و تجهیزات معدنی به روز و…)تقسیم کرد.
امید است با توجه ویژه مسئولین به معادن کوچک و متوسط و رفع موانع رشد این معادن و ایجاد بستر حمایتی مناسب از این معادن و صنایع معدنی شاهد رفع محرومیت از بخش بزرگی از کشور باشیم.
ارسال نظر